ارسلان لبخندی زد و کنارم نشست، برات ساندویچ محبوبت رو گرفتم.
لبخند پر ذوقی زدم.
ارسلان مظلوم بود، اون همیشه به فکر من بود ، دوستم داشت ، بهم عشق می ورزید.
من چطور می تونستم تنهاش بزارم و ولش کنم؟
-چیزی شده عزیزم؟
چرا نمی خوری؟
نکنه دوستش نداری؟
بی اراده دستم روی گونش گذاشتم و آروم ته ریشش رو نوازش کردم.
– خیلی دوستت دارم.
چند لحظه ای متعجب شد ولی خیلی زود به خودش اومد.
منو سمت خودش کشید و بوسه ی عمیقی به پیشونیم زد.
منم خیلی دوستت دارم.
سرم به سینش تکیه دادم و ساندویچم برداشتم، با پیچیدن بوی ساندویج زیر بینیم تازه متوجه شدم چقدر گرسنمه.
فورا بازش کردم و گازی بهش زدم. اوووم.
گفتم سس خردلش رو زیاد بزنن برات، غذای توی دهنم موند و فکرم به گذشته پرتاب شد…
برای دانلود کتاب رمان سس خردل جلد دوم ابتدا آن را خریداری نمایید.
شما می توانید این محصول را از طریق درگاه بانکی زیر خریداری نمایید.
قیمت ۲۹,۰۰۰ تومان
پس از پرداخت آنلاین لینک دانلود برای شما فعال می شود.
جهت ارتباط با ما کلیک کنید